الزامات متقابل همکاری شرکتهای بزرگ با دانشبنیانها و خلاقها
شرکت های دانش بنیان و خلاق در همکاری با شرکتهای بزرگ، لزوما شرکای باتجربهای نیستند. کسبوکارهای کوچکتر در صنایع مختلف، در حال توسعه راهکارهایی هستند که پاسخگوی تغییرات در روند بازار باشند. این شرکت ها به کمک فناوری، محصولات و خدمات تولیدشده، شرکای خوبی برای شرکتهای بزرگی میشوند که به دلیل اندازه و اهداف خود در ارتباط با رقابت اصلی، تمایل و یا توانایی پیروی از هر روش جدیدی را ندارند.
در این وضعیت، راهحل، همکاری با شرکتهای نوپا است که اغلب مستلزم در اختیار گذاشتن منابع به آنان است. از سوی دیگر، به اشتراکگذاری منابع باعث میشود تا عرضه شرکت بزرگ، انطباق بهتری با بازار داشته باشد.
میتوان دریافت که شرکتهای بزرگ در این همکاری، بازیگر اصلی هستند که شرایط را تعیین میکنند و همکاری بین این شرکتها و شرکتهای دانش بنیان و خلاق به همین نکته بستگی دارد. این موضوع در درجه اول به دلیل موقعیت بازار شرکت بزرگ و همچنین منابع ملموس و غیرملموس (از جمله دانش اصلی) آنها است. همکاری موفقیتآمیز هر دو شرکت، به یادگیری و درک هر یک از طرفین نسبت به علایق، انتظارات، انگیزهها، فرهنگ و اخلاق کاری طرف مقابل دارد. لازمه این امر آن است که هر دو طرف، مناسبترین روش همکاری اثباتشده را برای وضعیت خود شناسایی کنند.
با نگاهی گذرا به آنچه در آینده ممکن است رخ دهد، واضح است که تاثیر اجرای طرح شتابدهی برای یک شرکت بزرگ، فراتر از بازدهی مالی آن است. شتابدهندهها در حال تبدیل شدن به ابزاری مهم برای این شرکتها هستند و به آنها کمک میکنند تا با عقبماندگی از دنیای نوآوری، در چرخه حیات خود مقابله کنند و مسیر خود را از زمان حال، به آینده تغییر دهند. البته شرکت بزرگ میتواند با دریافت سهمی از شرکت دانش بنیان و خلاق، از درآمدهای بالقوه آنان در آینده، سود مناسبی کسب کند.
شرکتهای بزرگ باید در شناسایی شرکت دانش بنیان و خلاق که پتانسیل فعالیتهای شتابدهنده یا سرمایهگذاری را دارند به دقت عمل کنند، در غیر این صورت نتیجه، تنها از دست رفتن سرمایه، زمان و انرژی شرکت بزرگ خواهد بود. از طرف دیگر، شرکتهای دانش بنیان و خلاق در مراکز رشد معمولا مشاوره، خدمات حقوقی، حسابداری و منابع انسانی دریافت میکنند و میتوانند سبد سهام خود را به شبکههای بزرگ سرمایهگذار وصل کنند.
درنتیجه برای ایجاد همکاریهای موفق بین شرکتهای بزرگ و دانش بنیان و خلاق، لازم است دیدگاه هر دو سازمان را درک کرده و اهداف و فرآیندهای آنان را با یکدیگر همسو کنیم. این امر تنها در صورتی ممکن خواهد شد که هر دو شریک، دیدگاه یکدیگر را نسبت به این همکاری درک کنند. البته باید در نظر داشت که تجارب قبلی موسسان شرکت دانش بنیان و خلاق با شرکتهای بزرگ برای تعیین موفقیت در همکاری با آنان بسیار مهم است. در مرحله بعد، باید رابطه بین شرکت دانش بنیان و خلاق و شرکتهای بزرگ به عنوان یک رابطه پویا در نظر گرفته شود. زیرا نیازهای آنان، موقعیتهای راهبردی و شکلگیری شبکه با سایر شرکا به مرور زمان تکامل مییابد. لازمه این امر آن است که هر دو طرف، مناسبترین روش همکاری اثباتشده را برای وضعیت خود شناسایی کنند.
*کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک کسبوکار
منبع: isti.ir
#
Send to friends